تجربه بازی, داستان, معرفی بازی, مقالات

داستانک 1؛ قدم به تاریکی | ماجرایی برای بازی “سابترا”

داستانک 1؛ قدم به تاریکی | ماجرایی برای بازی "سابترا"

داستانک قدم به تاریکی 

ماجرایی برای بازی سابترا

قسمت اول

 

آرزوی خیلی از بچه‌ها شاید پلیس شدن یا رفتن به دانشکده پزشکی باشه!

اما من که سال آخر پزشکی بودم اصلا حس خاصی نداشتم.

 آخه من عاشق هیجانم، به خاطر همین وارد این رشته شدم.

گفتم شاید پزشکی یه هیجان کوچولو داشته باشه، هرچی که جلوتر می‌رفت، مطمئن می‌شدم که هیچی مثل صخره نوردی و غار نوردی بهم هیجان نمی‌ده.

بهترین تفریحم بود.

 تا چندروز جای قرمز و تعطیلی روی تقویم می‌دیدم سریع به دوستان پایه‌ای که داشتم زنگ می‌زدم و می‌رفتیم به دل طبیعت.

آخر این هفته هم برنامه داریم اما نمی دونم چرا از روزی که برنامه چیدیم دلشوره دارم!

هواشناسی و همه چی‌ام چک کردیم و مشکلی نیست، اما گاهی احساس قوی‌تر از منطق عمل می‌کنه.

روز ماجراجویی فرا رسید…

بازی ساب ترا

 

ماجراجویی

تقریبا یکی از صخره‌های بلند و پرت این منطقه رو بالا اومدم… هنوز دوستانم بهم نرسیده بودن که متوجه بند کوله‌پشتی شدم… کل مسیر داشته تلوتلو می‌خورده و قشنگ خوش شانسی من بوده که باز نشده تو اون ارتفاع!

بند کوله‌پشتی رو که سفت بستم چشمم خورد به یه کلاه که روی زمین افتاده بود و مقداری شیشه شکسته که وقتی بیشتر دقت کردم دیدم بقایای یک چراغ قوه شکسته و داغونه که یک طرف افتاده . . .

تو همین فکرا بودم که مهندس زد رو شونه‌ام.

-کجایی دکتر؟ . . . ما اندازه تو خوب نیستیم که

+مهندس سر به سر من نذار . . . کلمن ما کجاست . . . نرسیده هنوز؟

دنی رفیق قدیمی من بود، بخاطر هیکل ورزشکاری که داشت بهش می‌گفتیم رونی کلمن . . .

تصمیم گرفتیم که بعد از چند ساعت استراحت بریم پایین… اما هنوز هم اون حس عجیب هفته پیش باهام بود و یه چیزی تو اعماق وجودم می‌گفت که خطری داره مارو تهدید میکنه!

تو همین استرس و افکارم بودم که با صدای مهندس به خودم اومدم

-کجا؟ جدی میگی؟

+آره رونی جون . . . صد قدم پایین‌تره

-آخه تو نقشه که نیست

جفت پا پریدم وسط حرفشون

-چی شده؟

+ مهندس می گه اونجا یه غار خیلی خفن پیدا کرده، ولی من هرچی می گردم چیزی پیدا نمی‌کنم تو نقشه!

-لابد ثبت نشده

به اصرار بچه ها رفتیم دیدن غار. . .

دهانه بزرگ غار و اون تاریکی مطلقش، هم حس هیجان و غارنوردی بهم القا می‌کرد، هم همون حس شوم و ترسی که چند روزی هست ولم نمی‌کنه!

چراغ قوه‌ها روشن شد و من آرام آرام به داخل غار قدم برداشتم . . .

از همون لحظه ورود حس کردم بزرگترین اشتباه زندگیم همین کاره . . .

بازی سابت ترا زمین شناسی

 

غار، تاریک و

 خیلی بزرگی بود، رونی شروع کرد به آواز خوندن و مسخره بازی، مهندس که فقط می خندید و منم یه لبخندی میزدم که بچه ها متوجه حال غریبم نشن . . .

وسط همین سروصداهایی که راه افتاده بود صدای هولناکی مثل زمین لرزه به گوش رسید و غار شروع به لرزیدن کرد . . .

به سمت خروجی رفتیم اما قبل از اینکه بتونیم فرار کنیم راه ورود با تخریب سقف غار بسته شد و ما زندانی شدیم. . .

آخرین تکه سنگی که روی خرابه ها افتاد راه نور به داخل غارو بست و فقط ما بودیم و تاریکی مطلقی که روبه‌روی ما قدم علم کرده بود. . .

 

این داستان ادامه دارد. . .

 

مطالعه قسمت دوم |کلیک کن|

 

ماجرا از چه قراره؟

داستانی که مطالعه کردید قسمت اول از سری داستانک‌های بازی سابترا بود.

این داستان‌ها ایده نویسنده است و در حال و هوای یک بازی نگارش می‌شود.

ماجرایی که مطالعه کردید از زبان یک غارنورد و تجربه گیرافتادن در یک غار عجیب بود.

داستانی که به فضای بازی سابترا SUBTERRA مربوط می‌شد و در این بازی جذاب،

ما در نقش غارنوردانی هستیم که برای بقا و فرار از تاریکی می‌جنگیم.

این سری داستان‌ها ادامه دارد و اگر نظری در خصوص متن دارید در قسمت نظرات همین صفحه منتظر شما هستم.

با جزیره بازی همراه باشید.

4 دیدگاه در “داستانک 1؛ قدم به تاریکی | ماجرایی برای بازی “سابترا”

  1. بهمن گفت:

    قسمت اول خوب بود.
    ولی به شخصه دوست دارم تو قسمت اول دیوونه داستان بشم و تا قسمت بعدی رو نخوندم شب خوابم نبره،
    البته میشه گفت داستان خالی از این نکته نبود. در تایم کم خوب به نقطه اوج اول رسید.
    شروع و میانه با پایانی موقت مناسب و درستی داشت. دیالوگ ها هم خوب بود به جزیکی دو دیالوگ که اونم شاید میشه گفت سلیقه ایه.

    و در پایان باید بگم حس می کنم که قرار در قسمت های بعدی داستان شگفت زده بشیم و مشتاقم قسمت و قسمت های بعدی رو هم مطالعه کنم.
    موفق و موید باشید.

    1. رضا تکلی گفت:

      سلام بهمن جان ممنون
      داستان بر اساس حال و هوای بازی سابترا نگارش شده و خیلی نمی‌شه تغییرات فضا و مکانی داد.
      یعنی در کل شخصیت ها باید وارد غاری بشن که بسیار مشکوک و مخوفه و راه نجاتی نیست
      متشکرم بابت توضیحات و مطالعه دقیقی که داشتی
      اطلاعات بیشتر از بازی لینک زیر:
      https://jazireyebazi.com/product/sub-terra/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *